[ گروهی خدا را از روی طمع بندگی میكنند و اين عبادت مزد بگيران ( يا
بازرگانان ) است ] . « و قوم عبدوا الله خوفا و تلك عباده العبيد »
آنان كه از ترس عبادت میكنند كارشان از قبيل كار بردگان است كه از
ترس ارباب كار میكنند . « و قوم عبدوا الله شكرا » ( حباله ) كه
عبارات مختلف آمده است . [ « فتلك عباده الاحرار » ] ( 1 ) و قومی او
را عبادت میكنند نه از روی ترس و نه به خاطر طمع ، بلكه از روی
سپاسگزاری كه او را شايسته سپاسگزاری میدانند . يعنی اگر نه ثوابی باشد و
نه بهشتی و نه جهنمی باز هم خدا را عبادت میكنند [ و اين عبادت آزادگان
است ] . آن عبارت معروف ديگر از اميرالمؤمنين از همه اينها صريحتر
است كه میفرمايد : " « الهی ما عبدتك خوفا من نارك و لا طمعا فی جنتك
بل وجدتك اهلا للعباده فعبدتك » " ( 2 ) .
پس اين يك نظريه درباره كمال انسان كه آنرا در برخورداری بدانيم ، كه
اگر در دنيا آنرا مستلزم نفی هر فضيلتی بشماريم و برخورداری را به آخرت
موكول كنيم باز هم مطلب درستی نيست وگرنه بايد اصولا كاملترين عبادت هم
برای برخورداری باشد و حال اينكه
پاورقی :
1 - نهج البلاغه ، حكمت 229 ان قوما عبدوا الله رغبه فتلك عباده
التجار و ان قوما عبدوا الله رهبه فتلك عباده العبيد و ان قوما عبدوا
الله شكرا فتلك عباده الاحرار » ( ترجمه : گروهی خدا را از روزی رغبت
بندگی میكنند و اين عبادت بازرگانان است و گروهی خدا را از روی ترس
بندگی مینمايند . و اين عبادت غلامان است و گروهی از روی سپاسگزاری خدا
را بندگی میكنند و اين عبادت آزادگان است ) .
2 - خدايا من تو را از ترس آتشت و به طمع بهشت عبادت نمیكنم بلكه
تو را شايسته عبادت يافتهام و عبادتت میكنم .