« المدينه و افت الناس فانی احب ان يری فی شيعتی مثلك » . يعنی بنشين‏
در مسجد مدينه و فتوا بده برای مردم ، من دوست دارم مانند تو در شيعيانم‏
ديده شوند . جمله معروف : « علينا القاء الاصول و عليكم التفريع » را
ائمه به اصحاب خود فرمودند .
ثالثا يكی از اموری كه ايجاب می‏كند اجتهاد را ، جمع ميان خاص و عام ،
مطلق و مقيد ، و حل تعارض اخبار و روايات است و همه اينها در زمان‏
ائمه برای راويان حديث وجود داشته است . آنها می‏بايست با قوه اجتهاد
حل تعارض كنند و جمع روايات نمايند و احيانا برخی را طرد نمايند .
روايات معروف علاجيه تنها برای زمانهای بعد از ائمه نبوده است برای‏
معاصران ائمه هم بوده است .
رابعا اينكه می‏گويند علم اصول كه پايه اجتهاد است در شيعه بعد از ائمه‏
پيدا شده و قبلا در انحصار اهل تسنن بود غلط است . علماء شيعه ثابت‏
كرده‏اند كه شاگردان ائمه در عصر ائمه در موضوعات اصولی تاليفات‏
داشته‏اند . مرحوم سيد حسن صدر رضوان الله تعالی عليه در كتاب تاسيس‏
الشيعه لعلوم الاسلام اين مطلب را بررسی و اثبات كرده است .

اجتهاد از نظر مستشرقين

بطور كلی مستشرقين پيدايش اجتهاد را در ميان مسلمين به شكل ديگر و طرز
ديگری كه موافق هدفهای خودشان است توجيه می‏كنند . آنها نمی‏توانند يا
نمی‏خواهند بپذيرند كه اسلام به عنوان يك شريعت ختميه الهيه ، اصول و
كليات جامعی آورده است كه ضامن سعادت بشر در همه زمانها و مكانها است‏
و آنگاه علماء امت را موظف كرده