احکام شرعی در مورد سقط جنین
احکام شرعی سقط جنین،احکام شرعی در زمینه سقط کردن جنین
پرسش: اگر دکتر به دستور مادر، جنين را سقط کند، ديه ثابت میشود يا قصاص؟ در فرض مرقوم ديه ثابت میشود و بر عهدهی دکتر است. در صورتی که میدانيم مسلماً جنين بعد از تولد خواهد مرد آيا سقط درمانی جايز است؟
پاسخ: اگر تشخيص بيماری در جنين قطعی است و داشتن و نگهداشتن چنين فرزندی موجب حرج میباشد، در اين صورت جايز است قبل از دميده شدن روح، جنين را اسقاط کنند ولی بنابر احتياط، ديه آن بايد پرداخت شود .
پرسش: با پيشرفت علوم پزشکی و جنين شناسی در دوران بارداری اطباء ناقص الخلقه بودن جنين را تشخيص میدهند و اگر بخواهند ناقص الخلقه بودن جنين را به اطلاع والدين برسانند ممکن است آنها اقدام به سقط جنين يا اقدام به رفع نقص جنين نمايند در حالی که احتمال بهبودی بسيار ضعيف است. در فرض سؤال اطلاع دادن دکتر جايز است يا نه؟
پاسخ: اطلاع دادن فی نفسه واجب نيست مگر آنکه قانونی در اين زمينه موجود باشد، يا غرض از مراجعه به طبيب و پرداخت پول به او اطلاع از حال جنين باشد .
پرسش: اينجانب زنی باردار هستم با توجه به وضعيت نامناسب جسمانی و ترس از تشديد کمخونی، ناراحتی معده و ضعف کلی بدن مايل به سقط جنين هستم. لطفاً حکم شرعی را بيان کنيد.
پاسخ: سقط جنين جايز نيست و موارد مذکور موجب حليّت آن نمیباشد .
پرسش: من در هفته دهم حاملگی عمداً جنين را سقط کردهام. نسبت به سقط جنين چه بايد بکنم؟
پاسخ: سقط جنين بر شما حرام بوده است که مرتکب شديد ولی کفاره ندارد ليکن ديه شرعی جنين را ضامن هستيد، و بايد ديه را به وارث شرعی او بپردازيد و خودتان از اين ديه ارث نمیبريد .
پرسش: اگر دکتر متخصص تشخيص دهد که اگر جنين با عمل جراحی خارج شده و در دستگاه نگهداری شود به حيات خود ادامه خواهد داد، آيا جايز است که اقدام به عمل جراحی شود؟ آيا حکم مسأله قبل از ولوج روح و بعد از آن فرق دارد يا نه؟
پاسخ: با فرض اينکه جنين در دستگاه زنده خواهد ماند، بيرون آوردن آن اشکالی ندارد و فرقی بين قبل از ولوج روح و بعد از ولوج روح نيست .
پرسش : با توجه به روشهای درمان نازايی که در حال حاضر انجام میشود، گاهی اوقات حاملگیهای چند قلو (چهار قلو) اتفاق میافتد، که در اکثر موارد، با زايمان زودرس در ماههای پنجم و ششم همراه است و جنينها به ثمر نرسيده و از بين میروند. يکی از روشهايی که امروزه در دنيا انجام میشود، کاهش تعداد اين جنينها در ماههای اول حاملگی (پنجاه تا شصت روزگی) است، تا بقيه جنينها بتوانند رشد نمايند و حاملگی به ثمر برسد. آيا اين روش درمانی از نظر شرع مقدس اسلام جايز است يا خير؟
پاسخ: اگر کاهش بعضی از جنينها، موجب زنده ماندن بقيه شود (و عدم کاهش، سبب از بين رفتن همه آنها گردد) اشکال ندارد .
پرسش: در منابع و عرف پزشکی، خطر جانی و مرگ مادر و احتمال عوارض در حاملگیها و بيماريهای مختلف، با درصد تعيين میشود. آيا سقط درمانی، فقط در مواردی که درصد بالايی از خطر، مادر يا کودک را تهديد میکند، جايز است، يا درصد پايين نيز میتواند مجوز باشد؟
پاسخ: ناقصالخلقه بودن جنين، مجوّز شرعی برای سقط جنين حتّی قبل از ولوج روح در آن محسوب نمیشود، ولی اگر تهديد حيات مادر بر اثر استمرار حاملگی مستند به نظر پزشک متخصص و مورد اطمينان باشد و يا موجب مشقّت شديده باشد، سقط جنين قبل از ولوج روح در آن اشکال ندارد .
پرسش: ديهی سقط جنين که با رضايت کامل پدر و مادر، و از راههای مختلف انجام میشود، به عهده کيست؟
پاسخ: ديه بر عهده مباشر سقط میباشد. اگر دکتر مستقيماً سقط را انجام دهد ديه بر عهده اوست و اگر پرستار تزريق نمايد به عهده اوست و اگر مادر دارو را خورده بر عهده مادر میباشد و در همه موارد ديه بايد به ورثه طفل پرداخت شود که در موارد اول و دوم پدر و مادر و در مورد سوم پدر است که اگر ايشان عفو نمايند ساقط میشود هر چند گناه آن که قتل نفس يا مشابه آن باشد ثابت است.
پرسش: اگر بارداری باعث خجالت و آبروريزی من يا خانوادهام شود، آيا میتوانم در سه ماهه اول آن را سقط کنم؟
پاسخ: سقط جنين شرعاً حرام است و آنچه در سؤال ذکر شده مجوّز آن نمیباشد .
پرسش: آيا سقط جنينی که نطفهاش با وطی به شبهه توسط فرد غير مسلمان و يا با زنا منعقد شده، جايز است؟
پاسخ: جايز نيست .
پرسش:اگر جنين در رحم، مشرف به موت حتمی باشد و باقی ماندن آن در رحم به همان حال برای زندگی مادر خطرناک باشد، آيا سقط آن جايز است و اگر شوهر آن زن مقلّد کسی باشد که سقط جنين در حالت مذکور را جايز نمیداند، ولی زن و اقوام او از کسی تقليد میکنند که آن را جايز میداند، تکليف مرد در اين حالت چيست؟
پاسخ: چون در فرض سؤال امر دائر است بين مرگ حتمی طفل به تنهايی و بين مرگ حتمی طفل و مادر او، بنابر اين چارهای جز اين نيست که لااقل زندگی مادر با سقط جنين نجات داده شود و در فرض سؤال، شوهر حق ندارد همسرش را از اين کار منع کند، ولی واجب است تا حد امکان بگونهای عمل شود که قتل طفل مستند به کسی نشود .
پرسش: اگر زن بارداری مجبور به معالجه لثه يا دندانهايش شود و بر اساس تشخيص پزشک متخصص نياز به عمل جراحی پيدا کند، آيا باتوجه به اينکه بيهوشی و عکسبرداری با اشعه باعث نقص جنين در رحم میشود، سقط جنين برای او جايز است؟
پاسخ: دليل مذکور مجوّزی برای سقط جنين محسوب نمیشود .
پرسش: مقدار ديه جنينی که دو ماه و نيم عمر دارد، در صورتی که عمداً سقط شود چقدراست و پرداخت آن برعهده کيست؟
پاسخ: اگر علقه باشد ديه آن چهل دينار است و اگر مضغه باشد شصت دينار است و اگر استخوان بدون گوشت باشد هشتاد دينار است و ديه به وارث جنين با رعايت طبقات ارث پرداخت میشود ولی وارثی که مباشر سقط جنين بوده از آن، سهمی ندارد .
پرسش: زنی جنين هفت ماهه خود را که ناشی از زنا بوده بنا به درخواست پدرش سقط کرده است، آيا ديه بر او واجب است؟ و بر فرض ثبوت ديه، پرداخت آن بر عهده مادر است يا پدر او؟ و در حال حاضر به نظر شما مقدار آن چقدر است؟
پاسخ: سقط جنين حرام است هر چند بر اثر زنا باشد و درخواست پدر باعث جواز آن نمیشود و در صورتی که مادر مباشر در سقط جنين باشد ديه بر عهده مادر است. امّا در مقدار ديه جنين در فرض سؤال ترديد وجود دارد و احوط اين است که مصالحه شود و اين ديه در حکم ارث کسی است که وارث ندارد .
پرسش: سقط جنين فینفسه چه حکمی دارد؟ و در صورتی که ادامه بارداری برای زندگی مادر خطر داشته باشد، حکم آن چيست؟
پاسخ: سقط جنين شرعاً حرام است و در هيچ حالتی جايز نيست مگر آنکه استمرار حاملگی برای حيات مادر خطرناک باشد که در اين صورت سقط جنين قبل از ولوج روح، اشکال ندارد، ولی بعد از دميدن روح جايز نيست حتّی اگر ادامه حاملگی برای حيات مادر خطرناک باشد مگر آنکه استمرار بارداری، حيات مادر و جنين هر دو را تهديد کند و نجات زندگی طفل به هيچ وجه ممکن نباشد ولی نجات زندگی مادر به تنهايی با سقط جنين امکان داشته باشد .
پرسش: بعضی از زوجها، مبتلا به بيماریهای خونی بوده و دارای ژن معيوب میباشند و در نتيجه ناقل بيماری به فرزندان خود هستند و احتمال اين که اين فرزندان مبتلا به بيماریهای شديد باشند، بسيار زياد است و چنين کودکانی از بدو تولّد تا پايان عمر، دائما در وضع مشقّت باری به سر خواهند برد. مثلا بيماران هموفيلی همواره ممکن است با کوچکترين ضربهای دچار خونريزی شديد منجر به فوت و فلج شوند. حال آيا با توجّه به اين که تشخيص اين بيماری در هفتههای اوّل بارداری ممکن است آيا سقط جنين در چنين مواردی جايز است؟
پاسخ: اگر تشخيص بيماری در جنين قطعی است و داشتن و نگهداشتن چنين فرزندی موجب حرج میباشد، در اين صورت جايز است قبل از دميده شدن روح، جنين را اسقاط کنند ولی بنابر احتياط، ديه آن بايد پرداخت شود .
پرسش: آيا از بين بردن نطفه منعقد شدهای که در رحم مستقرّ شده، قبل رسيدن به مرحله علقه که تقريبا چهل روز طول میکشد، جايز است؟ و اصولاً در کداميک از مراحل ذيل سقط جنين حرام است: 1 - نطفه استقرار يافته در رحم 2 - علقه 3 - مضغه 4 - عظام (قبل از دميدن روح)؟
پاسخ: از بين بردن نطفه بعد از استقرار آن در رحم و همچنين سقط جنين در هيچيک از مراحل بعدی جايز نيست .
پرسش: پزشکان متخصص میتوانند از طريق استفاده از روشها و دستگاههای جديد، نواقص جنين در دوران بارداری را تشخيص دهند و با توجه به مشکلاتی که افراد ناقصالخلقه بعد از تولد در دوران زندگی با آن مواجه میشوند، آيا سقط جنينی که پزشک متخصص و مورد اطمينان آن را ناقصالخلقه تشخيص داده، جايز است؟
پاسخ: سقط جنين در هر سنّی به مجرّد ناقصالخلقه بودن آن و يا مشکلاتی که در زندگی با آن مواجه میشود، جايز نمیشود .
پرسش: پزشک بعد از معاينه در ماههای اول حاملگی به زن گفته است که استمرار بارداری احتمال خطر جانی برای او دارد و در صورتی که حاملگی ادامه پيدا کند، فرزندش ناقصالخلقه متولد خواهد شد و به همين دليل پزشک دستور سقط جنين داده است، آيا اين کار جايز است؟ و آيا سقط جنين قبل از دميده شدن روح به آن جايز است؟
پاسخ: ناقصالخلقه بودن جنين، مجوّز شرعی برای سقط جنين حتّی قبل از ولوج روح در آن محسوب نمیشود، ولی اگر تهديد حيات مادر بر اثر استمرار حاملگی مستند به نظر پزشک متخصص و مورد اطمينان باشد، سقط جنين قبل از ولوج روح در آن اشکال ندارد .
پرسش: آيا سقط جنين بر اثر مشکلات اقتصادی جايز است؟
پاسخ: سقط جنين به مجرّد وجود مشکلات و سختیهای اقتصادی جايز نمیشود
منبع : سایت nahad.ir