اختلاف سطح تحصیلات دختر و پسر در ازدواج

اختلاف سطح تحصیلات دختر و پسر در ازدواج

آیا در ازدواج کفویت تحصیلی مهم است ؟

پاسخ – سوال مهم این است که اختلاف تحصیلی باشد یا نباشد. اصل در کفویت ، این است که درعقاید و اخلاق همخو باشیم. نوع نگاه من به زندگی و چیزهایی که به من احساس بدبختی یا خوشبختی می دهد و چیزهایی که احساس می کنم اگر باشد من موفق شده ام و اگر نباشد شکست خورده ام ، چیزهایی که من را عصبانی می کند یا خوشحال می کند، اینها عقاید و خلقیات را تشکیل می دهد و نوع نگاه ما به زندگی است. اصل این است که در زندگی هم عقیده و همسو باشیم. وقتی این اتفاق در زندگی افتاد ، بسیاری از چیزهایی که ما نگران آن هستیم کمرنگ می شود.


یعنی سهم کفویت اقتصادی، سنی و تحصیلی به شدت کم می شود. ممکن است که خانمی فوق لیسانس باشد و آقا فوق دیپلم باشد ولی مشکلی پیش نیاید. زیرا نوع نگاه شان به زندگی یکی است. خانم خودش را برتر از آقا نبیند و آقا احساس حقارت نکند و ملاک برتری تحصیل نباشد. اگر خانم یا آقا بالا بودن سطح تحصیلات را بالا بودن شخصیت خودش بداند و به پایین دستی به دیده حقارت نگاه کند و او را پایین تر از خودش بداند، این تفاوت تحصیلی مشکل ساز می شود. چنین کسی با این نوع نگاه، اگر با فوق لیسانس هم ازدواج کند دچار مشکل می شود. پس این نوع نگاه باید اصلاح بشود.

ازدواج آغاز راهی است که آن راه متفاوت از چیزهایی است که در اجتماع می بینیم. ممکن است آقا یا خانمی ، استاد یا دانشجوی خیلی خوبی باشند ولی همسر خوبی نباشند. زیرا فضای زندگی مشترک با دانشگاه ، محل کار و حوزه متفاوت است. حتی روابط در زندگی با روابط در دانشگاه متفاوت است. این ها دو فضای کاملا مجزا هستند. یک اخلاقی که ممکن است در فضای دانشگاه مثبت تلقی بشود، در خانه منفی تلقی می شود. مثلا یک دانشجو در دانشگاه خیلی جدی است و اهل شوخی نیست. آیای این اخلاق بد است؟ خیر ولی همین اخلاق در خانه بد است.

اقتدار در فضای مدیریتی اخلاق خوبی است ولی این اقتدار در فضای خانه خوب نیست و روابط خانوادگی را بهم می زند. پیدا کردن نقاط مشترک دو دانشجو در دانشگاه به معنای آن نیست که چون آنها در فضای دانشگاهی نفس کشیده اند می توانند کفو هم باشند. من این ارتباط معنادار را قبول ندارم و تجربه هم آنرا نشان داده است.

هستند کسانی که با تفاوت تحصیلی زیاد، به مشکل برنخورده اند و هستند کسانی که کفویت تحصیلی دارند ولی به مشکل برخورد کرده اند و بعضی ها هم به مشکل برخورد نکرده اند . بنابراین من رابطه ی مستقیمی بین تحصیل و ازدواج نمی بینم.

چرا بعضی از آقایان اجازه نمی دهند که همسرشان ادامه تحصیل بدهند؟

پاسخ – زیاد شدن تقاضای تحصیل از طرف خانم ها و بالا رفتن آمار قبولی آنها در دانشگاه نسبت به پسرها، از نظر جامعه شناختی ، اثرات ناهمگونی در جامعه بجا خواهند گذاشت که در آینده آنرا می بینیم. یعنی مشکلاتی پیش خواهد آمد که از همین الان باید به آن فکر کنیم. راه کار چیست؟

در بیست سال آینده ما به مشکلات ناهمنگونی تحصیلی برمی خوریم که می تواند در روابط اجتماعی ما تاثیر بسیاری بگذارد و خلأهایی را ایجاد بکند که براحتی قابل پرکردن نباشد. الان آمار ورود خانم ها به دانشگاه بیش از آقایان است . اگر ما ملاک را بر همگونی تحصیلات آقا و خانم قرار بدهیم، بعد از مدتی تعداد بسیاری از خانم ها باید قید ازدواج را بزنند. پس کفویت تحصیلی خیلی ضروری نیست.

اگه دختری که مدرک تحصیلیش بالاتره بخواد با پسری که از اون پایین تره ازدواج کنه درسته یا نه ؟
جواب :
در اختلاف تحصیلی پسر و دختر در صورتی که طرفین همدیگر رو با همون مقداری که تحصیلات دارن به عنوان شریک زندگی در حد خودشون قبول کنن و طرفشون رو بخاطر تحصیل کمتر از خودشون پایین تر ندونن مشکلی پیش نمیاد یعنی اونی که تحصیلاتش بالاتره اگه اینو قبول کنه که در صورتی که در آینده موردی پیش اومد که نظرش بخاطر تخصصی که داره درست تر بود سعی نکنه نظرش رو به طرفش تحمیل کنه و یا به اون نگاه فقیه اندر سفیه کنه یا طوری رفتار کنه که طرفش احساس کنه که اون به علمش می نازه و خودشو بالاتر می بینه
خلاصه کلام اینکه اگه می تونه مثل درختی که هرچی بارش بیشتره سرشم پایین تره با وجود علم بیشتر تواضعش هم زیاد تر باشه اگه ازدواج کنن مشکل پیدا نمی شه
البته این به معنی عدم دفاع از نظرات درستی که داره نیست چون بهتر شدن زندگی مشترک در سایه تعامل فکری طرفین ممکنه  ولی مهم اینه که نخواد به طرفش بزرگی کنه
اما اگه یک طرف خودشو به خاطر تحصیلات عالیه بالاتر بدونه و به طرف مقابل نگاه فقیه اندر سفیه کنه رفتارش با طرف عوض می شه و اونم که نمی خواد این وضع رو بپذیره پس اختلاف بینشون بالا می گیره و زندگیشون به هم می خورد.

ميزان تحصيلات از عوامل مهم تشكيل دهنده شخصيت و بخصوص در ايران تعيين كننده وجهه اجتماعي است.


احتمالات زير را مي توان درباره ميزان تحصيلات زن و شوهر در نظر گرفت:

1-     مرد داراي تحصيلات عالي است؛ ولي زن داراي تحصيلات متوسط يا كمتر است.

2-     مرد و زن هر دو داراي ميزان تحصيلات يكساني هستند.

3-     زن داراي تحصيلات عالي و مرد از تحصيلات كمتري برخوردار است.

4-     مرد داراي تحصيلات عالي و زن بي سواد است  ، يا تحصيلات اندكي دارد.


در حالت 1 و 2 مشكلي ايجاد نمي شود؛ ولي در حالت 3 و4 غالباً زندگي زناشويي مواجه با ناسازگاري و در پاره اي موارد از هم پاشيده مي شود. زني كه داراي تحصيلات عالي بوده، پزشك يا مهندس است، از نظر تفاهم با مردي كه حداكثر تحصيلات ابتدايي دارد و مثلاً راننده يا لوله كش است تفاهم ندارد. مرد دنيا را به گونه اي مي بيند و زن گونه اي ديگر . زن در مجالس و محافل، زماني كه شوهرش صحبت مي كند و احتمالاً بيشتر كلمات را غلط ادا مي نمايد و يا مطالب ناخوشايندي را مطرح مي نمايد، احساس ناراحتي و حقارت مي كند؛ و در نهايت زندگي براي هر دو تلخ خواهد شد.

در حالت دوم كه مرد داراي تحصيلات عالي و زن بي سواد يا كم سواد است نيز همان وضعيت اول براي مرد وجود دارد. اين حالت وقتي اتفاق مي افتد كه مرد در روستاي خود در سن 18 تا 20 سالگي زماني كه در دبيرستان درس مي خوانده  با يكي از دختران بي سواد روستايي خود ازدواج كرده و صاحب فرزند نيز شده است. سپس با توجه به استعداد و آمادگي ذهني كه داشته به شهر آمده و تحصيلات خود را تا مراحل عالي ادامه داده است. در چنين زندگي نيز فضاي شادي و مسرتي حاكم نخواهد بود.

لازم به يادآوري است كه نوع  تحصيلات مهم نيست. آنچه در ازدواج مهم است؛ سطح تحصيلات است. در عين حال چنانچه تحصيلات زن و شوهر در يك حوزه باشد؛ تفاهم زناشويي بيشتر خواهد بود. به عنوان مثال ازدواج يك پزشك با يك پرستار بيشتر موفق خواهد بود؛ تا ازدواج يك پزشك با يك مهندس. معذلك نوع تحصيل در موقعيت ازدواج در مقام مقايسه با سطح تحصيلات بسيار كم اهميت است. اهميت سطح تحصيلات در ازدواج به قدري است كه چنانچه تفاوت زياد باشد ، مي توان گفت به ندرت سازگاري وجود خواهد داشت

مشاوره در امر ازدواج در رابطه با عامل تحصيل

ميزان تحصيلات عامل مهمي در زندگي زناشويي است. بنابراين در انتخاب همسر بايد مورد توجه قرار گيرد. مشاوران در رابطه با عامل تحصيل در امر همسر گزيني بايد مراجعان را به اهميت موضوع توجه دهند و در موارد مختلف به شرح زير عمل نمايند.


1-     با توجه به فرهنگ ايراني چنانچه مرد تحصيلات بيشتري داشته باشد ، در زندگي زناشويي مشكلي ايجاد نمي شود. معمولاً مرداني كه تحصيلات عالي دارند ، ميزان تحصيلات همسر خود را در سطح متوسطه ، در صورت هماهنگي ساير عوامل مي پذيرند. بنابراين مشاوران در مورد مراجعان خود بايد اين نكته را مورد توجه قرار بدهند. مواردي ديده مي شود كه مرد با وجود داشتن تحصيلات عالي همسر خود را با تحصيلات متوسطه انتخاب مي كند و مايل نيست كه او تخصصي داشته باشد و خارج از خانه شاغل گردد. تمايلات دختر و پسر در مورد سطح تحصيل ، در مشاوره همسر گزيني بايد مورد توجه قرار گيرد. ولي به هر حال پايين‌تر بودن سطح تحصيلات دختر در مقابل پسر غالباً مشكل اساسي ايجاد نمي نمايد.


2-     دختر داراي تحصيلات عالي و پسر داراي سواد اندك و يا تحصيلات در حدود متوسطه است. در اين حالت ممكن است در زمان ازدواج به علت نكات مثبتي كه در پسر وجود دارد ، پيوند زناشويي انجام گيرد؛ ولي اين تفاوت احتمال دارد به تدريج به علل اشتغال اجتماعي زن و احساس برتري نسبت به شوهر و برعكس احساس حقارت شوهر در مقابل زن موجب اختلاف شود و زندگي شيرين زناشويي مبدل به كشمكش رواني و اخلاقي گردد. بنابراين مشاور بايد عواقب بعدي اين حالت را به پسر و دختر گوشزد كند و آنان را متوجه سازد كه اختلاف سطح تحصيل بالاخره ممكن است زمينه اي براي اختلاف باشد و آنان بايد در انتخاب همسر به اين نكته توجه نمايند.


3-     حالت ديگر آن است كه زن يا شوهر پس از ازدواج درس خوانده و اختلاف سطح تحصيل ايجاد شده باشد و اين امر موجب از هم گسيختن و يا به هم خوردن محيط گرم خانواده گردد. در اين موارد مشاور بايد شوهر را به زندگي پس از ازدواج مجدد و وضعيت زن اول و احياناً فرزندان قبلي او توجه دهد و با مقايسه دو حالت عدم ازدواج و ازدواج دوم او را به نابساماني هاي  حالت دوم متوجه سازد. وانگهي زن را در جهت تطبيق دادن خود با شرايط زندگي جديد شوهر ترغيب نمايد و بالاخره زوجين را در جهت اين واقعيت كه از هم گسيختگي زندگي آنان شرايط بهتري را ايجاد نمي نمايد؛ آگاهي دهد.


4-     حالت ديگر موردي است كه زن پس از ازدواج تحصيلات عالي مي نمايد و به فكر جدايي و طلاق مي افتد. در اين حالت نيز مشاور بايد با تشكيل جلسات مشاوره اي با زن و شوهر، به ويژه زن را متوجه زندگي بعد از طلاق و شوهر را در جهت هماهنگ ساختن خود با همسرش توصيه نمايد.

5-     دختراني هستند با تحصيلات عالي كه به علل مختلف با مردي كم سواد يا بي سواد ازدواج مي كنند.  در مورد اين گونه دختران و بالعكس پسراني با اين حالت ، مشاور بايد در انتخاب همسر، آنان را با اهداف ازدواج آشنا سازد و به آنان بينش دهد كه هدف ازدواج نه ترحم و ثواب اخروي است و نه افكار غير واقعي در جهت جلب رضايت والدين و يا حفظ موقعيت آنان. در اين صورت مسلماً اين گونه دختران و پسران تن به چنين ازدواج هايي نخواهند داد و در نتيجه با ناراحتي هاي بعد از ازدواج و يا با طلاق و از هم گسيختگي خانواده مواجه نخواهند شد.

منبع: سایت جارچی

 

رابطه جنسی

مشاوره ازدواج،مشاوره جنسی

آموزش زناشوئی

آموزشهای جنسی

مشاوره جنسی،مشاوره آنلاین

فیلم رابطه جنسی

رابطه جنسی

رابطه جنسی

امکانات فوق شامل خریدارای سی دی مقالات سایت و مجموعه آموزشی زوج خوشبخت نیز می شودشاور

این مطلب در تاریخ دوشنبه ۱۵ شهریور ۱۴۰۰منتشر شده است

اشتراک گذاری مطلب
فیسبوک توییتر تلگرام
امتیاز:5
دسته بندی
مطالب قبل از ازدواج
تعداد بازدید
101690





نظر شما در مورد مطلب اختلاف سطح تحصیلات دختر و پسر در ازدواج چیست



بازی شهر عشق
کانال تنظیم خانواده


بخش مشاوره و پرسش و پاسخ


شناسه کاربری 

رمز عبور             


   عضویت در سایت

دسته بندی مطالب


خدمات عمومی


 

در مورد ایدز بیشتر بدانیم

معرفی و دانلود کتاب

مطالب سایت جهت موبایل

بررسی وضعیت تناسب اندام

تخمین زمان زایمان




ازدواج های نادرست
ازدواج های نادرست

هر جا میرم خواستگاری جواب رد میشنوم
هر جا میرم خواستگاری جواب رد میشنوم

قرصهای تاخیری انزال
قرصهای تاخیری انزال

سوالات زنان از متخصصین زنان و زایمان
سوالات زنان از متخصصین زنان و زایمان

چطور انرژی منفی را از خود دور کنیم
چطور انرژی منفی را از خود دور کنیم

علت افزایش سرعت طلاق
علت افزایش سرعت طلاق










کانال سایت تنظیم خانواده در تلگرام

بازی شهر عشق کلینیک لیزر شفا

 افراد آنلاین :

5593

بازدید امروز:

17146

بازدید دیروز:

266283356

آمار کل:

مشاوره ازدواج و مشاوره زناشویی تنظیم خانواده ،کلیه حقوق مادی و معنوی مروبط به مطالب اختصاصی ثبت شده و ترجمه شده در این سایت برای پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده محفوظ است.

دنبال کردن تنظیم خانواده صفحه فیسبوک سایت تنظیم خانواده صفحه توئیتر سایت تنظیم خانوادهگروه تنظیم خانواده در تلگرام