هفته ای چند مرتبه رابطه زناشویی نرمال است

چه تعداد نزدیکی در هفته طبیعی است ؟ تعداد دخول در هفته آیا استاندارد خاصی دارد ؟ چند بار در طول هفته باید رابطه زناشویی داشته باشیم ؟

بسیارند خانم ها و آقایانی که با تعداد رابطه های زناشویی شان مشکل دارند. گروهی بیشتر می خواهند و همسرشان قناعت پیشه است. گروهی کمتر می طلبند و شاکی اند از زیاده خواهی همسر. ۸ اصل را بیان می کنم در مورد این نوع «عدم تفاهم».

 اصل اول: عدم قطعیت

در رابطه زناشویی، واژه نرمال و غیر نرمال نداریم. هیچ زوجی نباید فکر کند این تعداد رابطه در هفته یا در ماه برای ما نرمال است، یا نیست. استاندارد نداریم. هر زوجی استاندارد خودش را دارد. نهایتا می توانیم میانگین جمعیت را حساب کنیم، با پژوهش و حساب و‌کتاب، و تازه آن هم تعیین کننده هیچ چیزی نیست. مثلا اگر پژوهشی بگوید میانگین تعداد رابطه زوج های جوان بین ۲۰ تا ۳۰ سال، در سه سال اول ازدواج شان، هفته ای سه بار است، و شما از این میانگین فاصله داشتید، آیا باید نگران باشید؟ هرگز.

 اصل دوم: رابطه جنسی بر اساس نیاز

اگر از نزدیکی لذت نمی برید، نباید به آن تن بدهید. رابطه ای که آزارنده است برای هرکدام از زوجین، باید متوقف شود. هدف از نزدیکی لذت است، اما نه فقط برای یک طرف. هدف از نزدیکی، فرزندآوری هم نیست. ترمیم روابط زخمی هم نیست. وارد رابطه می شویم که لذت ببریم و لذت بدهیم و دیگر هیچ. البته این قانون، استثنا هم دارد. به اصل بعدی رجوع کنید.

 اصل سوم: نزدیکی فوری

اولین بار این اصطلاح را در کتاب «مریخ و ونوس در اتاق خواب» جان گری دیدم. او پس از آنکه توضیح می دهد مردان مثل خورشیدند و زنان مثل ماه، یعنی که زنان همیشه در آسمان نمی درخشند و به دلیل نوسانات هورمونی، گاهی از نظر فیزیولوژیک توانایی تجربه ارگاسم را ندارند، می گوید زنان می توانند گاهی به نیاز مردان پاسخ بدهند، به شرط آنکه مطمئن باشند رابطه لذتبخش را هر وقت بخواهند می توانند داشته باشند. جان گری البته درباره وقتی که زنان می خواهند و مردان خسته اند، توضیح نمی دهد. این را من توضیح می دهم در اصل بعد.

 اصل چهارم: معاشقه لذتبخش تر است

تقریبا همه خانم ها این طورند: معاشقه برایشان از نزدیکی دلپذیرتر است. از این اصل می شود بهره ها برد! یکی اینکه وقتی زنی نیاز دارد به رابطه و همسرش خسته و کوفته از کار است، مرد می تواند با صرف انرژی کمتر، هدیه ای را که همسرش طلب می کند به او بدهد. معلوم است که این هم مثل نزدیکی فوری، الگوی غالب رابطه نیست. اما کار راه بینداز است. مخصوصا که فراموش نکنیم ۷۰ درصد خانمها صرفا با دخول نمی توانند ارگاسم را تجربه کنند. دکمه انفجار همان بیرون است: فنج عزیز.

 اصل پنجم: نزدیکی نزدیکی نیست

رازها در این اصل نهفته! اگر همین را همه در ذهن داشته باشند، دنیا گلستان می شود. اگر مرد بداند حتی بدون آلت تناسلی هم می تواند همه آنچه را همسرش نیاز دارد به او بدهد ( لااقل از نظر جسمی)؛ و یک زن هم بداند همه مردانگی یک مرد در آلت تناسلی اش نیست، حتی در اتاق خواب؛ و مهارت ها و دانش و درک متقابل یک مرد است که او را تبدیل می کند به یک شریک جنسی خوب، آن وقت زوج ها فرصت لذت بردن از همدیگر را صرف مجادله نمی کنند.

 اصل ششم: ۵۰-۵۰

گاهی در مشاوره ها، به همسر شاکی می گویم، از ۲۰ به رابطه تان چند می دهی؟ مثلا می گوید ۷. می گویم می دانی که ۱۰ نمره اش مال توست و ۱۰ نمره اش مال همسرت. از ۱۳ نمره ای که کم دارید، چقدرش مال توست؟ اگر خودت کامل بودی، اقلا نمره تان می شد ۱۰ و لااقل پاس می کردید!

 اصل هفتم: مثبت باشید

بدانید و آگاه باشید که وقتی در مورد هرچیز رابطه، شاکی هستید، اگر آن را با جملات منفی و سرزنش کننده و طلب کارانه بیان کنید، ذره ای به حل مشکل کمک نکرده اید، که هیچ؛ تبر دست تان گرفته اید و دارید ریشه را می زنید. صحبت کردن درباره نزدیکی، ظرافت ها دارد. اگر نمی دانید چطور حرف بزنید، مشاوره کنید. خیلی وقتها بهتر است همسرتان از مشاور بشنود نه از شما. البته اگر همسر محترم مشاوره بیا نباشد، دیگر چاره ای نیست و کار خودتان است. اما حتما انتقاد یا اعتراض تان را بپیچید در کادویی از جملات مثبت و قدردانی بابت همه خوبی های دیگر همسرتان.

 اصل هشتم: مفاهمه

در همه زندگی مشترک مگر این داستان نیست؟ خیلی وقتها همسرتان چیزی می خواهد و شما چیز دیگری. همیشه چه باید کرد؟ راهی هست جز گفتگو برای رسیدن به توافقی که هر دو نفر دستکم به بخشی از آنچه می خواهند رسیده باشند؟ در نزدیکی هم همین است.