مشکل در دوران عقد

Question

سلام آقایی ۲۵ ساله هستم که الان تقریبا یه ساله با خانومم که ۱۸ سالشه عقد کردم و کلا آشنایی و عقدمون سنتی بود و توسط مادرم انتخاب شد

مشکل ما از چند وقت بعد عقدمون شروع شد که من مشکلم اینه که خیلی حساسم و خانومم که از اول فکر میکنم دروغ گفتن بهم الان میگه تو میری سر کار و باشگاه منم میخوام آزاد باشم یا اینکه منم میخوام برم پیش دوستام و حس میکنم اگه یکم آزادی بهش بدم دیگه همش بیرونه و از طرفی خانوادم که از وقتی میرسم خونه تا وقتی که میرم بیرون همش درباره خانومم حرف میزنند

و از همه مهم تر که مادرامون هم سر ما دعوا کردن و قهرن

فکر نمیکنم ازدواجم نتیجه ای داشته باشه

Answer 1

خب چه اشکال داره مگه اون دختر اسیرشماست اگه دوستاش خوبن بزارید موقعی که شما نیستید با اونا باشه

Comments

به نظرم هر دوتاتون هنوز ب مرحله درک و فهم درست نرسیده اید خب چون سن پایین دارین  سعی کنید بهم گیر ندین  بزار بره بیرون آزاد باشه  خودتون ببرینش بهش بها بدین باهاش مهربون باش از الان کاری نکن ک مقابلش بیاستی کنارش باش تا حرفاش بهت بزنه، خانوادم بگو دخالت نکنن وب حرف خانواده تنها تکیه نکن

Answer 2

شما اگه واقعا همسرتونو دوست دارید کنار بیاید. حرف حدیث اکثر ازدواجا دارن. سعی کنید مشکلاتتونو بین خودتون حل کنید که بین بزرگترا کدورت پیش نیاد. ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازس... اگه زندگیتونو دوست دارید خرابش نکنید و در رابطه با همسرتون ... همه آدما گاهی نیاز ب تنهایی و ملاقات دوستانشون دارن پس ن اونقدر محدود ن خیلیم راحت...

Answer 3

سلام نباید سریع عقد میکردی چون سن خانمت خیلی پایینه حالا حالا باید بکشی  کونت پارهست ببین یه مدت صبر کن باهاش صحبت کن براش وقت بزار تا بهت وابسته بشه و حرف شنوی ازت بیشتر بشه یه سر هم ببرش مشاوره شاید بهتر شد ولی برا عروسی زیاد عجله نکن حرفاتو بهش بزن همه راهها رو برو دیدی نمیشه تمامش کن دقت کن نره توی پاچت

Answer 4

مادرها رو کار نداشته باشید چون اینجوری با هیچکس نمیتونید زندگی کنید، اجازه دخالت به هیچکس حتی عزیزترین ** زندگیتون ندید چون اینجوری بیچاره میشید، محترمانه از خانوادتون بخواین که بد همسرتونو پیشتون نگن

خانومتون برده شما نیست که بخوای آزادیشو ازش بگیری. زن هرچقدر توی بند باشه بیشتر فکر خیانت میکنه پس بزار تا حد معقول آزاد باشه ولی خب نه بی بند و بار

شما حق نداری حق طبیعیشو ازش بگیری مثل دوستاش یا باشگاه و کلاس مورد علاقش! مگر دوستش آدم سالمی نباشه

Answer 5

سلام یجوری صحبت کردین که من احساس کردم حسی به زندگیه مشترکتون ندارین وفقط برایه دله مادرتون ازدواج کردین،دوسته عزیزبه نظره من خانومتون حق داره داشتن آزادی حق طبیعیه هرانسان برای ادامه حیاته،مگراینکه شماشک داشته باشین به خانومتون اون شک هم دوحالت داره یاچیزی ازطرفه مقابل دیدین که بهش شک دارین یااینکه مشکل ازخودتون هست وکلاآدمه بدبینی هستین،درهردوحالت بایدبه مشاوره مراجعه کنید،درثانی مشکل مادراتون چه ربطی به شماوخانومتون داره شمااگه بهم علاقه داشته باشین بایدپشته هم باشین وهیچ کدومتون اجازه اینکه کسی بخوادبی احترامی ای کنروندید،شمانبایداجازه بدیدخانوادتوت درباره خانومتون بدگویی کنن درهرشرایطی بایدپشته خانومتون باشین حتی اگه میبینیدحق باخانواده شماست اینوجلویه اونامطرح نکنین اجازه ندین به این راحتی همه توزندگیتون دخالت کنن وزندگیتون به این راحتی ازبین بره

Answer 6

اقای محترم مرد نباید همه چیزا ب زنش سخت بگیره.من خودمم زنم .شوهرم اینجور نیست ک بذاره هر جا خواستم برم و با هر کی میخوام برم ‌.اینجورم نیس ک نذاره با دوستام برم .قشنگ بهم میگه فلان دوستت خوبه اشکالی نداره باهاش برو فلان دوستت خوب نیس نرو .یا میگه این هفته رفتی پیش دوستات تا چند وقت دیگه نمیخواد بری ...منم بهش گوش میدم...بعدم خانم شما ۱۸ سالشه اول جوونیشه ذوق شوق گشتن داره دختر ۲۷/۲۸ساله نیس ک پخته باشع همه چیزا بفهمه

Answer 7

خب یعنی چی؟ یعنی شما حق داری سرکار بری باشگا بری ایشونو زندونی کنی اگ حساس بودین ی زن میگرفتید که بشینه تو خونه فقط بشوره بسابه براتون.

اونم حق داره ک سرگرمی داشته باشه.

دوتا مورد وجود داره

اینکه شما بهش اعتماد نداری،که چرا ؟ ریشش از کجاس.باهاش راجع ب شکتون بحرفید

یا اینکه اعتماد دارید و فقط قصد محدود کردنشو دارید

اگه زنتون ادم منطقی و باشعوریه میشع باهاش حرف زد بهش بگید مثلا فلانجاها میتونی کار کنی یا باشگا میتونی بری یا ماهی یبار با رفیقات میتونی بگردی.

اگه زن سالمیه دلیلی نداره ایقد مرز و محدودیت قائل شین اگه اون دختر بدنیا اومده گناهی نداره!!!

ب خانوادتونم ارتباطی نداره که زنتون کجا میره کجا میاد نباید اجازع بدید بهشون دخالت کنن

Answer 8

شما باید خیلی صبر و تحمل داشته باشین درک کنین که دختر کلی ارزو داره صحبت کنید و مشاوره میتونه کمک کنه که تلاش کنید برای هدایت درست زندگی مشترک که سخته تنهایی

Answer 9

به نظر من در مرحله اول مرزها رو‌تعیین کنید یعنی اجازه ندید کسی در مورد خانمتون حرف بزنه این دفعه خیلی محترمانه و محکم به خانواده اتون بگید من میام که شماهارو ببینم چون دلم برا شما تنگ شده نه اینکه در مورد خانمم خرف بزنید و‌منو دلخور کنید اگه این کارو ادامه بدید دیگه نمیام  و ازتون جدا زندگی میکنم

بعدشم ازادی بدین به همسرتون شما فکر میکنید اگه کسی چه خانم و چه اقا  بخواد خطا کنه شما با محدود کردن میتونید جلوشو بگیرید؟ مهم خود ادمه که نخواد بد باشه

پس بدون نگرانی بهشون ازادی بدید