سلام
من دختری بیست وهفت ساله ام که به تازگی با پسری دوست شدم که از نظر من خیلی پسر خوب باشخصیتی هستش اول ایشون به من پیشنهاد دوستی دادن ومنم قبول کردم ما شش ماه مجازی همو میشناختیم اما سه ماهه حضوری باهم دوست شدیم، ما رابطمون خیلی سالمه فقط دست همو گرفتیم باهم خندیدم بیرون رفتیم شام خوردیم عکس گرفتیم وخدارو شکر رابطمون به جنسی کشیده نشد یعنی من تمایل نداشتم ایشون هم به خواسته ی من احترام گذاشتن هیچ وقت نگفتن(اصلا مطرحش ننکردن) ما در همین حد دوستیمون یعنی فقط در حد دست همو بگیریم قدم بزنیم من خوشحال بودم ادامه دادیم خب من به چشم همسر آینده نگاهش میکردم اما فکر کنم ایشون فهمیدن یهو زدن زیر همه چی که زیاد با من درد دل میکنی من همسرت نامزدت نیستم در حالی که من توی مدت مثل همه ی دخترا که تیغ میزنن بلد نبودم هیچی ازش نخواستم همه ی نیازامو خودم با پول خودم تهیه میکردم نمیخواستم فکر کنه من برای پول هاش نقشه کشیدم هیچی ازش نخواستم که من اینو میخوام اونو میخوام این عادت وجودی منه دوست ندارم پسرا رو تیغ بزنم ضمن اینکه بگم من هیچوقت اهل دوست های مزخرف امروزی با هیچ پسری نبودم چون میدونستم هر دوستی تهش رابطه است من آدمش نبودم اما این شخص از همون اول به دلم نشست گفتم این باهمه فرق داره از من چیزی نمیخواد که نخواست اما نمیدونم چرا زد زیر همه چی اینقدر سرد باهام رفتار کرد اینکه میگه باهم باشیم ولی معمولی یعنی چی؟ گیجم برای تصمیم گیری نمیدونم ترکش کنم یا ادامه بدم