منم نظر خونوادم رو فامیل بود خیلی تحت فشار بودم برادرم نداشتم فک میکردن اگ با پسر فامیل ازدواج کنم جای پسرشونو میگیره ب غریبه اعتماد نداشتن
این روند چنسال طول کشید ولی من از خواستم دست نکشیدم با کسی ک خودم خواستم و معیارامو داشت ازدواج کردم.
بدون کوچیکترین بی احترامی مخالفت میکردم.
شما نباید تن میدادی که فک کنی بعد ازدواج عشق بوجود میاد.شاید بیاد ولی بنظرم احتمالش خیلی کمه ادم بخواد ریسک کنه بعدش بتونه دوسش داشته باشه یا نه
زندگی ام بدون عشق معنی نداره.اونم وقتی کسی روبروت هس ک دوسشنداری تنها باشی باز یچیزی .براخودت زندگی میکنی.
بنظرم باید باخودش حرف میزدی ک دوسشنداری قبل ازدواج اگ خونوادتم مخالف بودن
دوست عزیز رو نقاط مثبتش فک کنی رو خوبیاش شاید کم کم دلبسته شدی.اون بنده خداهم گناهی نکرده باید خودت اولش میگفتی باخودش حرف میزدی ک دوسشنداری.پس ب جدایی تو مرحله اول فک نکن.