مدتی است ک از عقدم میگذرد اما علاقه نسبت ب نامزدم حس نمیکنم - مشاوره و دلداری تنظیم خانواده
0 دوستدار 0 امتیاز منفی
در سوالات
سلام  من دختری بیست وچند ساله هستم ک مدتی است عقد کردم  موقع خواستگاری بانظر خانواده و صلاح دید آن ها قبول کردم اینقدری ک اون ها راضی بودن ب نحوی منم راضی کردن

ولی بعد از عقد هرچه مدت بیشتری میگذره نه تنها علاقه ای ب وجود نیومد ک این فکر ک اشتباه کردم لحظه ای ولم نمیکنه

نامزدم آدم بدی نیست اما نمیتونم دوسش داشته باشم  تلاش کردم نشد

شرایط جداشدنم ندارم چون فامیله

نمیدونم چیکار کنم لطفا راهنمایی کنید اگر کتابی مطلبی هست لطفا بهم معرفی کنید

11 پاسخ

0 دوستدار 0 امتیاز منفی
(16,960 امتیاز)
با سلام مهمترین سوال اینکه شما وقتی حسی نداشتید چطور راضی شدید تا به مرحله عقد برسید ؟
باسلام
من فکر میکنم شما دل تون جایی دیگه گیره
و ته قلب تون دارید به اون فکر میکنید و گر نه اگر آدم خوبیه و خانوادتون تاییدش کردن دلیل دوست نداشتن تون  قابل توجیه نیست
گاهی خانواده ها بافکر اینک بعد مدتی علاقه ب وجود میاد

علاقه بعد ازدواج پایدارتره   اشتباهات بزرگی انجام میدن
خواهر منم اینجوری بودن اما الان خیلی شوهرشو دوس داره بستگی ب خودتونم داره
آدما با هر تصمیمی ک میگیرن در برابر خودشون و دیگران مسئولن.... یا سعی کنید دیدگاهتون رو ب زندگی و آدما تغییر بدید و اهدافتون رو جوری تنظیم کنید ک بتونید یک زندگی معمولی رو برای خودتون و همسرتون فراهم کنید یا اینکه راه ساده تر اینه ک ب خودتون و طرف مقابلتون رحم کنید و صادقانه ایشون رو مطلع کنید و پیش مشاور تشریف ببرید تا راهکار صحیح جداشدن رو پیش پاتون  همسرتون رو متقاعد کنید میتونید دوتایی جوری رفتار کنید ک در فامیل هم کینه کدورت پیش نیاد....
0 دوستدار 0 امتیاز منفی
سلام ، آیا همسرتان و خانواده اش را با شخص یا خانواده های دیگری مقایسه میکنید؟

بنظرم نقاط مثبت او را یه مدت(حداقل دوماه)  بنویسید و فقط روی مثبت‌ها تمرکز کنید و هیچ منفی را در ذهن خود راه ندهید.
0 دوستدار 0 امتیاز منفی
واقعا سخته درکت میکنم  چرا خانواده‌ها  این کارارو میکنن باعث میشن یه نفر زندگیشو با رو زمردگی  شروع کنه توروخدا انتخاب نکنید برا بچه‌ هاتون  مسبب همه ی رنج ها شماید ک جواب گو خدا باید باشید. عزیزم بازم سعی و تلاش خودت بکن همه جوانب بسنج  اگه بازم حسی پیدا نکردی برو مشاور  من شنیدم میگن این حسو ب طرف مقابلت بگو اما سخته  اگه دیدی نمیشه  جدا بشو
0 دوستدار 0 امتیاز منفی
منم نظر خونوادم رو فامیل بود خیلی تحت فشار بودم برادرم نداشتم فک میکردن اگ با پسر فامیل ازدواج کنم جای پسرشونو میگیره ب غریبه اعتماد نداشتن

این روند چنسال طول کشید ولی من از خواستم دست نکشیدم با کسی ک خودم خواستم و معیارامو داشت ازدواج کردم.

بدون کوچیکترین  بی احترامی مخالفت میکردم.

شما نباید تن میدادی که فک کنی بعد ازدواج عشق بوجود میاد.شاید بیاد ولی بنظرم احتمالش خیلی کمه ادم بخواد ریسک کنه بعدش بتونه دوسش داشته باشه یا نه

زندگی ام بدون عشق معنی نداره.اونم وقتی کسی روبروت هس ک دوسشنداری تنها باشی باز یچیزی .براخودت زندگی میکنی.

بنظرم باید باخودش حرف میزدی ک دوسشنداری قبل ازدواج اگ خونوادتم مخالف بودن

دوست عزیز  رو نقاط مثبتش فک کنی رو خوبیاش شاید کم کم دلبسته شدی.اون بنده خداهم گناهی نکرده باید خودت اولش میگفتی باخودش حرف میزدی ک دوسشنداری.پس ب جدایی تو مرحله اول فک نکن.
0 دوستدار 0 امتیاز منفی

سلام عزیزم منم دقیقا وضعیت شمارو دارم واقعا موندم چیکار کنم خانواده فوق العاده خوبین ولی من هیچ حسی ندارم

0 دوستدار 0 امتیاز منفی
اگه به پسره بگی ناراحت میشه برو پیش چند تا مشاور خوب شرایطتو بگو مطمعنن نتیجه میگیری موفق باشی
0 دوستدار 0 امتیاز منفی
سلام خدمت شما

خواهشا اون بنده خدا رو بدبخت نکنید و صادقانه در محیطی آرام با هم صحبت کنید یا کمک بزرگتر اقدام کنید اما واقعا وقتی دوستش ندارید وارد زندگی نشین چون تو همه چیز اثر میگذاره حتی رابطه جنسی تون با همسرتون
0 دوستدار 0 امتیاز منفی
جدا‌شدن شاید گزینه خوبی نباشه ولی بودن تو یه رابطه یه طرفه چیزی به دنبال نداره

حداقل تلاشتون رو برا دوس داشتنش انجام بدین به نکات مثبت اخلاقش و رفتارش کارایی که برای شما انجام میده توجه کنین یه هفته هم فکر نکنین که اشتباه کردین فقط ‌فقط به نکات مثبت توجه کنید
0 دوستدار 0 امتیاز منفی
سلام حتما تکلیفتون رو با خودتون مشخص کنید بحث زندگی شما نیست آینده اون اقا هم هست اگر واقعا پشیمونید و نمیتونید زندگی کنید هر چه زودتر فکر اساسی بکنید ایشون حق دارن که خوشبخت باشن و نباید تاوان اشتباه شما رو بدن همینطور شما روز به روز افسرده تر و بیمار تر میشید
0 دوستدار 0 امتیاز منفی
به نظرم شما یا قبلا با کسی رابطه داشتین یا الان دارین ونظر دیگه اینکه شما در مورد ازدواج و همسرتون رویایی فکر میکنید نه با عقل
نه اینجورنیس

شاید مقایسه بشه
اما نه چیز دیگه ای
0 دوستدار 0 امتیاز منفی
سلام دوست عزیز منم اینجوری بودم ولی طلاق گرفتم چون حق دارم کنار کسی باشم ک دوستش دارم
این بخش مربوط به ارسال سوال - درد و دل و اشتراک گذاری تجارب در مورد روابط عاطفی ، ازدواج و مسائل زناشویی می باشد
...