عزیزم اینجا دو بحث جداگانه مطرحه یه بحث حقوقی که کتمان حقیقت موثر در ازدواج هست و اگر بعدا همسرتان بفهمن شما می دانستید و کتمان کردید میشه فریب در ازدواج و یا فکر کنم تدلیس. بحث بعدی اینکه فرض کنید خواستگار شما مشکل عقیمی داشته باشن و از شما پنهان کنند آیا شما ایشون رو می بخشید؟ خودتون رو جای اون شخص بگذارید.
از دید دیگر هم میشه به قضیه نگاه کرد شما فکر کنید اصلا نمی دانستید و به خواستگار نگید اما بعدا با عذاب وحدانتون چکار می کنید و اینکه هر اتفاقی بیافته تو دلتون میگید اگر راستش گفته بودم اینطور نمیشد.
حالا چند تا امیدواری بهتون بدم: اول اینکه الان درصد بسیار بسیار بالایی از ناباروری در ایران قابل حله
دوم اینکه شما اصلا اطمینانی در این مورد ندارید و موضوع نازایی چیزی نیست که بخواهید خودتان نتیجه گیری کنید.
سوم اینکه انقدر معجزات خدا در زندگی ها رخ داده که اصلا نباید نا امید بشید
چهارم اینکه الان فکر کنم درصد بالایی از زوج ها بچه نمی خوان و واقعا هم جلوگیری میکنند.
پنجم اینکه شما که قتل نکردید گلم، اول دوم سوم مدتی رو وقت بگذارید و به طور مصمم پیگیر باشید که از گفته خودتون مطمئن باشید و دوم اینکه قدر الهی رو احیانا اگر مشکل داشتید بپذیرید و حقیقت رو به طور ملایم و البته با سند و مدرک در مرحله دوم و سوم گفت و گو بهشون بگید. فکر نکنید که اگر حقیقت رو بگم از دست میدمش چرا که اگر ایشون بخاطر همچین چیزی دیگه نیاد خواستگاری شما بهتر از اینه که بعد دو سال زیر یه سقف زندگی کردن یهو بذاره بره
بعد هم در آخر این رو یک عیب ندونید به هیچ عنوان. و اول و آخر امیدتون به خدا باشه و خوشبخت بشید انشالله