بی توجهی به حساسیت‌های دختر مجرد در خانواده - مشاوره و دلداری تنظیم خانواده
4 دوستدار 0 امتیاز منفی
در درد و دل - دلداری (160 امتیاز)

سلام

من خانمم ۳۸ سالمه، با پدر و مادرم زندگی میکنم. یه برادر دارم ۳۷ ساله با خانمش ۲۵ ساله که مستقل از ما زندگی میکنند. پدر و مادر من هر شب هر شب اینا رو واسه شام دعوت میکنن. و این به شدت روی اعصاب منه. حریم ندارم دیگه. دختره یه شام خونشون نمیپزه، هر شب دراز دراز در خونه ماست. حالیکه در زمان دون پاشیدن زمان خاستگاری (اصطلاح اصفهانیا واسه تور کردن پسره) خودشو کدبانو جا زد واسه ما. من بارها با مامان بابام صحبت کردم که من مشکلی با دعوت های بی رویه شماها ندارم، ولی حداقل یه تنوعی بدید شما برید منزل اونا، غذا هم با شما که یه وقت خدای نکرده عروستون زحمتش نشه، میگن باشه ولی باز کار خودشونو میکنن، اونم به فاصله هر شب!!! یعنی نمیذارن ۴۸ ساعت بگذره!!! این باعث نفرت شدید من از این عروس شده. نکته جالب اینه که مامانم وقتی اینا از خونه ما میرن میشینه واسه من درد دل میکنه که آره، دختره چیز نمیپزه و بدبیراه به دختره. در حال حاضر من نمیخام و نمیتونم مستقل زندگی کنم چون اگه در حالت تجرد از خونه جدا بشم بر اساس قهر و دلخوری خواهد بود، و عاطفه مون از بین میره، تا الان دعواهای بدی با والدینم داشتم تا اینکه دیشب رفتم هتل خوتبیدم، چه باید کرد با این آدم های بدون درک و فهم که متاسفانه انقدر به ادم نزدیکن؟؟؟

با سلام   به نظر من در این مورد با پدرو مادرتون صحبت نکنید ...فقط در مورد احساسی که بهتون دست میده صحبت کنید مثلاً نگویید چرا عروس و داداش هرشب اینجا هستند و غیره   فقط وفقط در باره احساسی که دارید صادقانه صحبت کنید وتمام بعد پد ر ومادر تون با احساس شما رو برو میشوند ودر تنهایی بهش فکر میکنند ولی هر صحبت دیگه ای درباره رفتار اونها داشته باشید اونها حتماً گارد میگیرند ودفاع میکنند

6 پاسخ

1 امتیاز مثبت 1 امتیاز منفی
(290 امتیاز)
سلام بنظرم تا حدودی حق دارید ولی خب چه میشه کرد تا زمانی که خونه پدر مادر هستیم از این جور مساعل که تازه پیش پا افتادش هست زیاد پیش میاد فکردی باید برای خودمان بکنیم،موفق باشید
1 امتیاز مثبت 1 امتیاز منفی
(150 امتیاز)
سلام شما به جای صحبت با پدر و مادرتون بهتره با برادرتون صحبت کنید ، همینطور یه دفتر تهیه کنید و غذاهایی که برادرتون دوست داره رو طرز پختش رو یادداشت کنید و به عروستون بدید  نه اینطور که  یعنی بلد نیستی بلکه بگید برادرتون این غذاها ر اینطوری دوست داره
1 امتیاز مثبت 0 امتیاز منفی
(260 امتیاز)
اگه رابطه تون با برادرتون صمیمی هست باهاش صحبت کنید و ضمن اینکه نارضایتی تون از این وضعیت رو اعلام می کنید، ازش بخواید دعوت پدر و مادرتون رو قبول نکنه و از خانمش بخواد مثلا به بهونه ی دلتنگی برای دستپختش براش غذا بپزه. البته این روش زمانی جواب میده که برادرتون شرایطتون رو درک کنه و اونقدر باهاتون صمیمی باشه که توی این شرایط خاص، خانمش رو به شما ترجیح نده.
معصومه
با پدر مادر صحبت کنید
نه دعوا... فقط صحبت
اتاق جدا داشته باشید که قفل داشته باشه
گاهی بیرون نیاید وقتی مهمون هست
کتاب بخونید یا هرچی
اگر شاغل هستید بگید خسته م
نمیشه خونه حریم خصوصیتون باشه تا قبل ازدواج.خودم تازه عروسم. تازگی میفهمم خونه خصوصی چقدر خوبه
در حال حاضر فقط میتونید اتاق خصوصی داشته باشید
کمد جدا بگیرید کسی به وسایلتون دست نزنه.وقتی بیرون میرید اتاق رو قفل کنید که وقتی خونه هستید کسی بی اجازه نیاد تو
0 دوستدار 0 امتیاز منفی
(2,080 امتیاز)
به نظر من مرگ یه بار شیون یه بار

برید و با داداش و زن داداشتون حرف بزنید
0 دوستدار 0 امتیاز منفی
(2,460 امتیاز)
رفتارخانوادتون اشتباس البته ببخشید

من باشما موافقم

سعی کردید درتوجیهشون جوابی نداد بنظرم بیخیال شو نتیجه این کار نادرست رو خدانکرده یکروزخانوادتون خدانکرده میبینند
0 دوستدار 0 امتیاز منفی
عزیزم منم دقیقا تو همین وضعیت شما هستم ولو خیلی خیلی بدتر از شما ،

آدم وقتی تو خونه و پیش خونواده خودش آرامش نداره کجا میتونه آرامش داشته باشه!

من فقط دنبال اینم از این خونه فرار کنم برم!

شما هم فقط به این فکر باش از خونه بری!

به کدورت عاطفی هم فک نکن کسی اونجا به احساسات تو توجه نمیکنه!

از دست این آدم ها باید فرار کرد!فقط فرار!!!!!
این بخش مربوط به ارسال سوال - درد و دل و اشتراک گذاری تجارب در مورد روابط عاطفی ، ازدواج و مسائل زناشویی می باشد
...